اگر شما ذاتا انسان با کلاسی هستید که هیچ! در غیر این صورت باید از هر فرصتی برای نشان دادن این موضوع استفاده کنید. شاید باورتان نشود، ولی شما میتوانید از جراحت خود نیز برای کلاس گذاشتن استفاده کنید. فقط کافیست جوابهای زیر را با اندکی قیافه موجّه بیان کنید:
چند نکته مفید
نان زندگی کن که وقتی فرزندانت در مورد عدالت،توجه و راستی فکر میکنند به یاد تو بیفتند
ببخش همه لباسهایی را که در طول سه سال گذشته نپوشیده ای به مستمندان
شجاع باش و حتی اگر شجاع نیستی به آن تظاهر کن. هیچ کس نمیتواند
تفاوتی بین آنها قایل شود
شوخی کن و لطیفه بگو اما برای سرگرمی و تفریح،نه برای آزار و اذیت دیگران
هیچ گاه سالگرد ازدواجت را فراموش نکن
در حد توان مالی و زمانی خود از یک موسسه خیریه حمایت کن
به فرزندانت نشان بده که به آنان اعتماد داری
شریک زندگیت را با دقت انتخاب کن زیرا 90 د صد خوشبختی تو به این تصمیم بستگی دارد
از بکار بردن عبارتهای طعنه آمیز خودداری کن
به خلوت فرزندان خود احترام بگذار و قبل از ورود به اتاقشان در بزن
گوش دادن را بیاموز گاهی اوقات فرصتها بسیار آهسته در میزنند
هیچ گاه به مقدسات بی حرمتی نکن
اجازه نده تلفن در لحظات مهم زندگیت خللی ایجاد کند. اگر تلفنی وجود دارد فقط برای آسایش و راحتی توست
برنده و بازنده خوبی باش
- هنگامی که خستگی و افسردگی را در صورت کسی میبینی هرگز آنرا به زبان نیاور
در خلوت انتقاد کن
هیچ گاه تحت تاثیر نخستین برخورد خام نشو
برای پیروزی در جنگ اصلی، شکست در نبردهای کوچک را مشتاقانه بپذیر
به قولت پایبند باش
قانون عشق | داستان کوتاه
یه پسر با یه نگاه از یه دختر خوشش میاد و عشق اول از طرف اون شروع می شه و تا جایی که زندگیشو پای عشقش می ذاره . اما دختره حرفشو باور نمی کنه ، چون : یه چیزایی از قبل دیده و شنیده . تا دختره میاد حرف پسره رو باور کنه ، پسر دلسرد و خسته می شه و میره سراغ یکی دیگه . بعد که دختره تازه تونسته حرف پسره رو باور کنه ، میره طرف پسره … اما پسره رو با یکی دیگه میبینه … اینجاست که می گه حدسم درست بود و پسر ها همه اینجورین … و اون اشتباهی رو می کنه که قبلا شنیده بود … و همه چیز از بین میره و این قانون برای همه تکرار می شه ولی تقصیر کیه و مشکل اصلی چیه ؟!؟!؟!؟!
معلمه به شاگردش میگه برو یه مورچه نر پیدا کن وردار بیار. بچهه فرداش یه مورچه میاره معلمه ازش میپرسه خوب تو حالا از کجا فهمیدی که این مورچهه نره؟ بچهه میگه آخه جلوی مدرسه دختروونه پیداش کردم.
به یه نفر میگن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب میکنی چه احساسی داری ؟؟ میگه احساس گناه !!!!!!!!! میگن چرا ؟ میگه آخه اسمش یادم نیست
کاخ باغچه جوق، عمارتی مجلل و با ارزش تاریخی است که در میان باغ مشجر بزرگی احداث شده و از آثار دوره ی قاجار است که به دستور اقبال السلطنه ماکویی (از سرداران مظفرالدین شاه) ساخته شده است.
درب وردی باغ هشتی نسبتاً کوچکی دارد که سقف آن نقاشی شده است.
ساختمان اصلی کاخ که در میان باغ و در دو طبقه با سقف شیروانی احداث شده، اتاق ها و سالن های متعدد با نقاشی و گچبری و آیینه کاری دارد. تالار بلند آینه کاری شده و حوضخانه ی آن بسیار نفیس و جالب است. آشپزخانه ی کاخ با سنگ های صیقلی و تراش خورده ساخته شده است.
نمای خارجی بنا با سنگ ها و مجسمه های گچی و نمای داخلی آن با گچبری ها، آینه کاری ها و نقاشی های متنوع تزیین شده است.
این کاخ به علت استقرار بر سر جاده ی ترانزیتی ترکیه و اروپا اهمیت توریستی فراوانی دارد
من از طرح زیبای هر خاطره
سلامی غز
من از طرح زیبای هر خاطره
سلامی غزل گونه خواهم نوشت
که باور کنی گرچه دوراز تو ام
فراموش هرگز نکردم تو را
در این رخوت بی مجال زمان
که احساس پژمرده همچون خزا
ن
به یاد تو من مانده ام آشنا
که شاید که من یاد باشم تو رال گونه خواهم نوشت
که باور کن
اگر تنها ترین تنهایان شوم?باز خدا هست? او جانشین همه نداشتن هاست...
نفرین و آفرین ها بی ثمر است...اگر تمامی خلق گرگها هار شوند و از آسمان? هول و کینه
بر سرم بارد تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی...
ای پناهگاه ابدی! تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی...ی گرچ
ه دوراز تو ام
فراموش هرگز نکردم تو را
در این رخوت بی مجال زمان
که احساس پژمرده همچون خزان
به یاد تو من مانده ام آشنا
که شاید که من یاد باشم تو را